وبلاگ بلوچ خان
وبلاگ یک بلوچوبلاگ بلوچ خان
وبلاگ یک بلوچwallpaper
با عرض سلام
این هم چند والپیپر(wallpaper)زیبا برای شما دوستان عزیز حجم عکس ها زیاد است لذا دوستان اگر می خواهند عکس ها را در کامپیوتر ذخیره کنند ناچارند مدتی منتظر بمانند تا عکس ها نمایش داده شوند البته ما به دلایلی نمی توانیم حجم عکس ها را کاهش دهیم یکی از این دلایل بی کیفیت شدن آن ها و مناسب نبودنشان برای دسکتاپ است لذا از دوستان بابت بالا بودن حجم عکس ها عذرخواهی می کنیم انشاالله در آینده ای نه چندان نزدیک سعی می کنیم مشکل بالا بودن حجم عکس ها را حل کنیم دوستان در صورتی که عکس ها به صورت کامل نمایش داده نشد کلیک راست نموده گزینهshow Pictureرا انتخاب کنید تا عکس به صورت کامل نمایش داده شود از بازدید کنندگان محترم خواهش مندیم اگر عکسی دارند به آدرس ایمیل ما kharankalat@yahoo.comارسال فرمایند تا ما آنها را در وبلاگ قرار دهیم برای اینکه دوستان دیگر نیز از آنها استفاده نمایند
برای مشاهده همه تصاویر به ادامه مطلب مراجعه کنید
با عرض سلام
این هم چند والپیپر(wallpaper)زیبا برای شما دوستان عزیز حجم عکس ها زیاد است لذا دوستان اگر می خواهند عکس ها را در کامپیوتر ذخیره کنند ناچارند مدتی منتظر بمانند تا عکس ها نمایش داده شوند البته ما به دلایلی نمی توانیم حجم عکس ها را کاهش دهیم یکی از این دلایل بی کیفیت شدن آن ها و مناسب نبودنشان برای دسکتاپ است لذا از دوستان بابت بالا بودن حجم عکس ها عذرخواهی می کنیم انشاالله در آینده ای نه چندان نزدیک سعی می کنیم مشکل بالا بودن حجم عکس ها را حل کنیم دوستان در صورتی که عکس ها به صورت کامل نمایش داده نشد کلیک راست نموده گزینهshow Pictureرا انتخاب کنید تا عکس به صورت کامل نمایش داده شود از بازدید کنندگان محترم خواهش مندیم اگر عکسی دارند به آدرس ایمیل ما kharankalat@yahoo.comارسال فرمایند تا ما آنها را در وبلاگ قرار دهیم برای اینکه دوستان دیگر نیز از آنها استفاده نمایند
.............................................................................
.......................................................................................................
......................................................................................................................
......................................................................................................
...................................................................................................................
.................................................................................................................................
............................................................................................................................
.............................................................................................................................
..................................................................................................................................
..................................................................................................................................
..................................................................................................................................
اینچنین پرده برانداخته ای یعنی چه؟
موی خود بر کمر انداخته ای یعنی چه؟
باورت نیست که زن حجب و حیا می خواهد؟
دامنی پاک چو گل های خدا می خواهد؟
گوهری که صدفش نیست، شود سرگردان
صید گردد به کف و توطئه ی دلالان
بی حجابی هنری نیست، شوی بی فرهنگ
عاقبت بر چمن بی هنران بارد ننگ
عاری از جامه بگوید چه کتابی دارد؟
قامت لخت، قیامت چه جوابی دارد؟
سفره ی تن ز چه روباز نمودی ای زن؟
ز چه تقدیم نمائی به شغال آن دامن؟
چیست آشغال فرنگی به لبت می مالی؟
ز چه تقلید کنی از مدل تو خالی؟
تو مگر حجره زدی ، گوشت فروشی داری؟
ز بنا گوش چه بر رهگذران می کاری؟
ساق پاهای تو حراج چرا گردیده؟
چشم ناپاک ز آرنج فراتر دیده
خشکسالی مگر از پارچه ی مانتو خورده؟
یا که خیاط زبهر کفن خود برده؟
یقه ی مانتو چرا پنجره اش باز آمد؟
مرمر سینه مگر مایل پرواز آمد؟
پاچه ورمال شدی خشت مگر می مالی؟
یا به بازار محبت به پی دلالی؟
اینکه امروز جوانی و کنی بد مستی
ته آزاد رهت هست عذاب و پستی
رخ زیبا که نیازش به گریسکاری نیست
مصرف روژ و گریس عاقبتش بیماریست
گوهری باش ولی در صدف و پوشیده
زرشناس آید و جایت بدهد بر دیده
گُل خلقت، شرف خویش به حراج مده
به گرازی که کمین کرده به تاراج مده
هدفِ خلقتِ سرکاره هوسبازی نیست
به خدا خالق از این بندگی ات راضی نیست
تو مگر سکه ی خواری که به ره افتادی؟
یا مگر کمتر از آن بامیه ی قنادی؟
بامیه، روی بپوشیده ز آفات و مگس
تو چرا لخت شدی در پی شیطان هوس؟
کمکمک پرده دریدن ز تن گل آمد
هدف(شارون و صهیون) به تکامل آمد
آنچه شد بر همگان مایه ی رنج و حیرت
اینکه فرهنگ در این جامعه شد بی غیرت
هر چه ما می کشیم از پوچی فرهنگ آمد
بر سر سرو اصالت ز هوا سنگ آمد
مـحـبــان فــاروق